آیا مالیات هزینه است؟
امروزه کشورهای دنیا با بحرانهای مالی و رکود و افزایش بدهی های دولت به بخش های مختلف مواجه شده است و کشور ما هم در صدد کاهش اتکا به درآمدهای نفتی و استفاده از منابع و دست یافتن به درآمدهای پایدار است و در چنین اوضاعی کاهش فرار مالیاتی در شهروندان یکی از اهداف عمده در سیاست گذاری های مالی می باشد. در این مقاله به بررسی اینکه آیا مالیات هزینه است خواهیم پرداخت با ما همراه باشید.
بدون شک درآمدهای مالیاتی مطمئنترین نوع درآمد برای دولت محسوب میشود. در واقع وصول مالیـات از طـرف دولـت و پرداخـت آن از سـوی مـردم یـک همکاری متقابل بوده و هدف از آن تأمین هزینههای عمومی و نیازهای اجتماعی است. پیشرفت اقتصادی کشورها وابستگی زیادی به درآمدهای مالیاتی آنها دارد و برای رسیدن به این مهم باید در جامعه فرهنگ مالیاتی نهادینه شود و مالیات امروزه جزء درآمدهای پایدار کشورها محسوب میشود و ضرورت فرهنگ سازی و آموزش آن در مقاطع آموزشی پایه در کودکان و نوجوانان ضروری به نظر میرسد.
انتقال مفاهیم فرهنگ مالیاتی به دانش آموزان در مدارس از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است چراکه اگر فرزندانمان در همان سنین کودکی در مدارس با اهمیت پرداخت مالیات و چگونگی مصرف آن در جامعه آشنا شوند، بی شک در آینده، رویکردی تخصصی تر به مقوله مالیات خواهند داشت.
متأسفانه به دلیل عدم آموزش کافی، معمولا برداشت فرزندان ما از مفهوم مالیات، درست و کامل نیست و این در حالی است که اکثر کشورهای توسعه یافته در پایههای آغازین تحصیلی، سعی در آموزش مفاهیم مالیاتی به گروههای سنی پایینتر دارند. بی شک تأثیر فرهنگسازی مالیاتی در مدارس با هدف نهادینه کردن فرهنگ مالیاتی و مسئولیتپذیری و آگاهسازی مردم بهویژه اولیای دانش آموزان و ایجاد اعتماد و ارتباط نزدیک و صمیمانه با نظام مالیاتی بر کسی پوشیده نیست.
در همین راستا اجرای سیاستها و برنامههای فرهنگسازی مالیاتی در مدارس و اطلاعرسانی در امر مشارکت مردم در پرداخت مالیات به عنوان یک وظیفه اجتماعی و قانونی توسط دولت بسیار حائز اهمیت است و دانش آموزان به عنوان شهروندان موثر و بالقوه در خط مقدم آموزش حقوق شهروندی قرار دارند و باید در سایتهای آموزشی، مجلات علمی و فرهنگی، دفترچههای آموزشی و کتابهای فوق برنامه، مباحثی در خصوص فرهنگ مالیاتی به صورت تخصصی و آموزشی در اختیار دانش آموزان قرار گیرد تا اصل فرهنگسازی به خوبی نهادینه شود و از پایه و مدارس ابتدایی، فکر و ذهن فرزندانمان را با مالیات آشنا کنیم تا در مسیر زندگی خودشان این موضوع را کاملا درک کنند .
برخی از کشورها با گنجاندن مالیات در برنامه درسی باعث شده تا دانش آموزان درک بهتری از الزامات قانونی پرداخت مالیات داشته باشند و ارایه آموزش مالیات در سطح مدرسه به دانش آموزان این فرصت را می دهد که درک خود درباره نقش مالیات در کشوررا افزایش دهند و آنها خواهند فهمید که چرا برای دولت ضروری است و به این ترتیب دانش آموزان به پرداخت کنندگان مالیات تبدیل خواهند شد.
نقش آموزش و پرورش در جامعه پذیر کردن دانش آموزان و نقش تعلیم و تربیت محرز و مشخص می باشد. اطلاع از قوانین و احترام به آنها نقش اساسی در حفظ نظم جامعه دارد و البته این به معنای اطاعت کورکورانه از قوانین نیست و فرد موظف است از قوانینی که در جهت امنیت و رفاه جامعه تدوین شده است، تبعیت نماید
ماليات يکي از اثرگذارترین مقولات فرهنگي و اقتصادی جوامع توسعه محور است و فرهنگ مالياتي، مجموعه اي نظام يافته از باورها و مولفه هاي فرهنگي قلمداد مي شود که نقش ويژه اي را در توسعه اقتصادي کشور ایفا می کند. لذا پرداختن به این قبيل موضوعات و تبيين اهميت وکارکرد آن در جامعه و نظام اقتصادي کشور که با دغدغه ها و شرایط خاصی هم توام است، نيازمند فرهنگ سازي ویژه ای است.
بدیهی است که پرداخت ماليات وظيفه اي است همگانی بر دوش هر يک از افراد جامعه تا دولت بتواند نقش خود را به درستي ايفا کند. لذا مادامی که پرداخت مالیات به یک باور و تکلیف اقتصادی نهادینه نشده، نمي توان انتظار داشت در آینده به راحتي اين نقش را بپذیرند.
بودجه امسال کشور بیش از هر زمانی، به درآمدهای مالیاتی وابسته گشته و نظام مالیاتی، ایفاگر نقشهای مهمی در عرصه اقتصاد است. وابستگی هر چه افزونتر بودجه کشور به درآمدهای مالیاتی یک الزام اساسی برای تحول آفرینی در حوزه فرهنگ مالیاتی را بوجود می آورد؛ چرا که مردم در جایگاه اصلی تامین کنندگان هزینه های جاری و عمرانی کشور، باید به درک کامل، آگاهی عمیق و اطمینان واضحی از موارد مصرف مالیات در جامعه و کارکردهای آن در اقتصاد نایل شوند. ارتقای فرهنگ مالیاتی با معیاری تحت عنوان تمکین مودیان به پرداخت مالیات سنجیده می شود.
تمکين مالياتي عبارت است از قبول و ترتيب پرداخت داوطلبانه ماليات تشخيص داده از سوی سازمان امور مالیاتی. بدیهی است هر قدر سيستم مالياتي با نرخ تمکين داوطلبانه بيشتري روبرو باشد، بهبود در وضعيت شاخصهاي مالياتي بيشتر امکانپذير مي شود. با افزايش نرخ تمکين، هم زمینه تحقق درآمدهاي واقعی مالياتي متناسب با ظرفیت اقتصاد کشور مهیا می شود و هم کارآیی و اثربخشی نظام مالیاتی ارتقا می یابد؛ به گونه ای که مالیات با هزینه کمتری وصول شده و طرحها و برنامه های نظام مالیاتی نیز با کمترین مقاومت از سوی شهروندان و با بیشترین پذیرش و مقبولیت اجتماعی روبه رو می گردند.
در طی سالهای اخیر و با الکترونیکی شدن فرآیندهای مالیاتی، شاهد یک روند رو به رشد در تمکین مودیان مالیاتی هستیم. این در حالیست که با اجرای نظام مالیاتی هوشمند و برقراری عدالت مالیاتی، توان دستگاه مالیاتی برای حمایت هر چه بیشتر از بخش تولید و برداشتن بار مالیاتی از روی آن و انتقال آن به بخش های مصرف و ثروت و همچنین نظارت بر فعالیتهای اقتصادی غیرمولد و سوداگرانه، فراهم می شود.
هر چند هنوز، حمایت حداکثری رسانه ملی در قالب اقدامات اثرگذار فرهنگی که به ایجاد حرکتهای عظیم توده ای و گفتمان سازی مالیات در سطح ملی منجر شود، به شدت احساس می شود و نظام مالیاتی بیش از هر زمان نیازمند یاری رسانه ملی برای پیشبرد اهداف و سیاستهای کلیدی خویش است.
شکی نیست که آگاه سازی عمومی از کارکردهای مهم مالیات در جامعه و اعتمادآفرینی از طریق تبیین موارد مصرف و هزینه کرد مالیات می تواند اثر مثبت و قابل ملاحظه ای در ارتقای تمکین مالیاتی و ایجاد بستر مناسب برای برقراری عدالت مالیاتی با تمام ابعاد و مولفه های کلیدی آن داشته باشد.
سلامت اقتصادي کشور منوط به ايجاد ساختار درآمدي و مالياتي سالم با استقرار نظام مالياتي قوي و هدفمند است؛ اما از آنجا که يکي از شروط اساسي ایجاد نظام مالياتي مطلوب، مقبوليت آن از سوي مردم و پرداخت داوطلبانه ماليات است، راهي به جز تقويت فرهنگ مالياتي نيست چرا که با ايجاد بسترهاي فرهنگي مناسب مي توان انتظار ترغيب مردم به پرداخت ماليات را داشت.
به هر حال، باید این موضوع جا بیفتد که ماليات از پايه هاي مهم اقتصاد کشور محسوب مي شود به گونه اي که پرداخت آن، موجب پي ريزي و اجراي برنامه هاي مدون و دقيق دولت براي پيشبرد امور می گردد. دولت به كمك ماليات، توانايي تامين هزينه هاي گوناگون را به دست آورده و متناسب با حجم ماليات دريافتي، مي تواند منابع در اختيار خود را براساس اولويت هاي مورد نظر اختصاص دهد.
لذا با ارتقای آگاهي افراد نسبت به ضرورت پرداخت ماليات و تبعات جبران ناپذیری عدم وصول آن بر اقتصاد کشور، مي توان حمايت مردم را در پرداخت ماليات افزايش داد. فرهنگ سازي مالياتي و ترغيب موديان، با شفاف سازي مسايل مالياتي و چگونگي مصرف آن در کشور ميسر مي شود. در حقيقت تغيير نگاه جامعه به ماليات به عنوان تامين کننده عمده هزینه های عمومی، بدون فرهنگ سازي در جامعه امکان پذير نيست.
بدیهی است فرهنگسازی مالیاتی، کلیدیترین و اثربخش ترین اقدام راهبردی است که منجر به کارآمدتر شدن نظام مالیاتی، کاهش هزینه ها و افزایش بهره وری و توان نظام مالیاتی شده و به نوعی می توان از آن نه تنها به عنوان پیش شرط تمکین بلکه بسترساز عدالت و توسعه در کشور نیز یاد کرد.
هنگامی که از فرهنگ سازی سخن به میان می آید، چنین بر می آید که فقدان این مسئله می تواند در جامعه آثار سوئی به جا گذارد که نیازی به عنوان فرهنگ سازی خود را به عنوان دغدغه بر جامعه و مسئولان آن تحمیل کرده است. بنابراین مسئله فرهنگ سازی از دو جهت خود را بر جامعه و مسئولان آن تحمیل می کند و به عنوان یک مسئولیت و وظیفه مهم در حوزه جامعه پذیری خود را نشان می دهد. عدم اطلاع از نحوه استفاده از چیزی نیاز به فرهنگ سازی را توجیه می کند و از سوی دیگر وجود رفتارهای نامناسب، فرهنگ سازی مناسب را می طلبد.
در این میان، توسعه فرهنگی به عنوان یکی از ابعاد مهم توسعه کشور همواره از اهمیتی اساسی برخوردار بوده و بیش از پیش در کانون توجه دولتمردان و برنامه ریزان اقتصادی کشور قرار گرفته است .از این رو، توسعه فرهنگی به اصلی ترین رویکرد برنامههای کلان توسعه ای بدل گشته است.
همچنین بخوانید : نحوه محاسبه مالیات چگونه است؟
قدرمسلم، فرهنگ سازی مالیاتی به عنوان یکی از ابعاد مهم وصول درآمدهای مالیاتی کشور همواره از اهمیتی اساسی برخوردار بوده و با توجه به خط مشی های کلان اقتصادی همچون سند چشم انداز 20 ساله، سیاست های کلی اصل 44 قانون اساسی و برنامه تحول اقتصادی کشور، عامل فرهنگ سازی در پیشبرد و موفقیت این طرح ها و سیاست های اقتصادی بیش از پیش در کانون توجه دولتمردان و برنامه ریزان اقتصادی کشور قرار گرفته است. در این میان، امروز کمتر کسی است که به اهمیت قطع وابستگی اقتصاد به درآمدهای نفتی و استفاده موثر از این سرمایه بین نسلی برای توسعه زیرساخت های کشور و پیشبرد طرح های عمرانی آگاهی نداشته باشد.
این آگاهی و اعتماد عمومی نسبت به جایگاه کلیدی نظام مالیاتی با کارکردهای متنوعی که در قالب تامین درآمدهای عمومی کشور، توزیع ثروت در جامعه و گسترش عدالت اجتماعی، در کنار ثبات اقتصادی و اتکای اقتصاد کشور به منابع پایدار و سالم دارد، ازاهمیت ویژه ای برخوردار است.
اما اشاعه فرهنگ پرداخت مالیات در جامعه، نیاز به سرمایه گذاری و آگاهی دادن به مردم در خصوص نتایج و آثار مثبت آن دارد. مردم باید حس کنند که پرداخت مالیات یک نوع مشارکت ملی است و برای رسیدن به پیشرفت اقتصادی و عظمت و اقتدار کشور نیاز به همکاری افراد جامعه با دولت است و تنها در چنین شرایطی است که مردم ارایه اظهارنامه را تکلیف دانسته و پرداخت به موقع مالیات و بها دادن به سیاستهای اقتصادی و مالیاتی را، یاری نمودن دولت در قبال برنامه های اقتصادی مقاومتی خواهند دانست.
دست اندرکاران و صاحب نظران اقتصادي معتقدند: ايجاد امنيت، رفاه اجتماعي و گسترش خدمات از مزاياي پرداخت ماليات است و بايد با فرهنگ سازي مناسب، مردم را از مزاياي پرداخت ماليات آگاه کرد. به اعتقاد آنها، مردم بايد ماليات را جزيي از بدهي خود به دولت بدانند و پرداخت به موقع ماليات بايد در جامعه به يک فرهنگ عمومي تبديل شود.
صاحب نظران بر اين عقيده اند، بهبود نظام مالياتي بدون توجه به سياست هايي که مبتني بر ارتقاي فرهنگ مالياتي باشد، محقق نمي شود و با توجه به اهميت ماليات در پيشبرد اهداف اقتصادي دولت، شناسايي ويژگي ها و نوع کارکردهاي ماليات هاي اسلامي مي تواند جهت گيري کلي نظام مالياتي را آشکار ساخته و دستيابي به اهداف مد نظر سند چشم انداز توسعه در بخش مالياتي را تسريع بخشد.
بی تردید، در یک حکومت مردم سالار در تمامی زمینه ها مردم، خود را در آینده و سرنوشت دخیل دانسته و می بایست علاوه بر مشارکت در انتخابات جهت امور سیاسی به این باور نیز برسند که برای رفاه و آسایش بیشتر وآینده خود و فرزندانش مالیات پرداخت نمایند و پرداخت کم مالیات به منزله کاهش خدمات عمومی است و باور این مسئله افراد را تشویق به پرداخت مالیات به صورت داوطلبانه می نمایدکه تمام این مطالب مستلزم اعتماد مردم به دولت میباشد که موارد ذکر شده نشان دهنده اهمیت فرهنگ سازی مالیاتی در کشور می باشد.
در دنیای امروز، مسائل اقتصادی در عرصه های بین المللی نقش مهمی را ایفا می کند و از آنجائی که قدرت هر جامعه و کشوری به قدرت اقتصادی و تولیدی آن بستگی دارد، از این رو دولتمردان و کارگزاران می بایست در این راستا قدم های بلندی برداشته و با اتخاذ سیاست های مناسب به برطرف نمودن بیماری های مزمن اقتصادی نظیر بالا بودن نرخ بیکاری، تورم، رکود و … همت گماشته و با حمایت های وسیع از تولیدات ملی کشور، موجبات پیشرفت و توسعه را فراهم نمایند.
همچنین توليد را مي توان مهم ترين ركن و اساسي ترين مسئله در اقتصاد يك كشور برشمرد و افزايش و رونق توليد را مي توان مهم ترين عامل در پيشرفت و تعالي كشور، نه تنها در زمينه اقتصادي بلكه در تمام زمينه هاي ديگر همچون موضوعات اجتماعي، فرهنگي، علمي و فناوري و حتي سياست داخلي و خارجي دانست. در واقع كشوري كه در آن توليد شرايط مطلوب و روبه رشدي داشته باشد، اقتصاد آن كشور از ثبات و رشد مناسبي برخوردار خواهد بود و كشوري كه اقتصاد با ثبات و روبه رشدي داشته باشد، اهتمام، تمركز و قدرت بالاتري در پرداختن به موضوعات اجتماعي، فرهنگي، علمي و فناوري خواهد داشت و در سياست خارجي با اقتدار و صلابت بالاتري رفتار خواهد كرد و سياست هاي داخلي را نيز با قوت و ثبات بالاتري اجرا خواهد نمود.
نقش مالیات در حمایت از تولیدات داخلی بسیار چشمگیر است؛ نخست آنکه با افزایش مالیات برکالاهای وارداتی می توان به رونق هر چه بیشتر تولیدات داخلی مبادرت نمود. دوم آنکه با حمایت از تولیدات داخلی در قالب ارایه معافیت ها، مشوق ها و رفع موانع تولید، می توان زمینه افزایش درآمدهای مالیاتی را فراهم ساخت که این امر در نهایت منجر به رشد منابع مالی دولت می گردد. بنابراین با ابزار مالیات می توان به گونه ای عمل کرد که هم تولید کنندگان و هم دولت به عنوان رکن اجرایی نظام، از مزایای رشد تولید در کشور بهره مند گردند.
بدیهی است در قانون مالیات های مستقیم، مشوق های گوناگون و معافیت های متعددی به منظور حمایت از تولید و صادرات، رشد سرمایه گذاری، افزایش اشتغال و همچنین بهبود فضای کسب و کار پیش بینی شده است. بخشودگی جرایم فعالان اقتصادی، تسریع در استرداد مالیاتی، اعمال نرخ صفر برای بخش صادرات و کشاورزی، تقسیط پلکانی بدهی مالیاتی واحدهای تولیدی کوچک و متوسط، تعدیل ضرایب مالیاتی فعالیتهای تولیدی، تسهیل شرایط صدور مجوز کسب و کار، تنقیح قوانین مالیاتی در جهت شفاف سازی، ساده سازی و کاهش هزینه های تمکین، ارایه کلیه خدمات مالیاتی به صورت الکترونیکی و حذف شیوه علی الراس از نظام مالیاتی و حرکت به سمت پذیرش اظهارنامه مالیاتی فعالان اقتصادی واحدهای تولیدی کوچک و متوسط بدون رسیدگی مالیاتی، تنها بخشی از این معافیت ها، مشوق ها و حمایت های قانونی از بخش تولید است.
نظام مالیاتی کشور هم اکنون در حال گذار از وضعیت سنتی به وضعیت مدرن است. در این وضعیت، با شفاف شدن اقتصاد کشور و کاهش فرارهای مالیاتی و رفع موانعی همچون رقابت ناعادلانه و مقابله با انواع رانت در تولید و صنعت، زمینه بهبود فضای کسب و کار و ارتقای ظرفیت تولید در فضا و بستری مناسب و ایده آل مهیا می شود.
بدیهی است، در کشورهای توسعه یافته، کارکرد درست نظام مالیاتی بهعنوان منبع اصلی درآمد دولت، حاصل سالها تعامل و همکاری موثر دولت و بخش خصوصی و حمایت حداکثری دولت از فعالان اقتصادی است.
مالیات همواره یکی از موضوعات مورد بحث در جامعه است و مخالفان و موافقان خود را دارد،بعضی اوقات اجرای قانونی جدید، فرار مالیاتی و .. بحث مالیات را در جامعه داغ و به کانون توجه رسانه ها وشهروندان تبدیل می کند.صرف نظر از این هیجانات و توجهات زودگذر حقیقت این است که مالیات به عنوان یک شیوه مناسب،نوین ونسبتاً پایدار برای تامین منابع مالی مورد نیاز دولت ها در غالب کشورهای جهان پذیرفته شده است.با اینحال نقش مالیات نیازمند واکاوی است و دولت ها باید بتواند برای شهروندانش ضرورت پرداخت مالیات را توجیه کنند.با این نگرش بخشی از بایسته های پرداخت مالیات را بررسی می کنیم.
اصولا ًمالیات بخشی از درآمدهای افراد جامعه یا سود فعالیتهای اقتصادی است که بهصورت اجباری و بلاعوض در اختیار دولت قرار میگیرد. دولت موظف است این درآمدها را برای بهرهوری بهتر از منابع موجود و ایجاد بستری مناسب برای بهبود امکانات و شرایط لازم، در فعالیتهای مختلف اقتصادی صرف کند. تصمیمات دولت به دلیل انسجام بالا و دید کلانی که نسبت به جامعه دارد بهتر از رفتار فردی مردم میتواند این امر را محقق کند.
بدون پرداخت مالیات، دولت در تأمین بودجه با مشکلات عدیده ای مواجه میشود.تکیه بر منابع ناپایدار حاصل از صادرات نفت جوابگوی هزینه های عمومی نیست.هزینه ها ونیازها روز به روز در حال افزایش ودرآمدهای نفتی رو به کاهش است.حتی به نوعی تکیه بر منابع نفتی پیش خور کردن ثروت و منابع آیندگان است، از این منظر مالیات تامین کننده افق های روشنی برای آینده است.
از طرف دیگر ناتوانی دولت در تأمین منابع مالی به معنی از اختلال در نظام اقتصادی کشور خواهد بود. شاید شهروندان این احساس را داشته باشند مالیات یک هزینه یا خرج اضافی است که از جیب آنها پرداخت میشود درصورتی که امتناع از پرداخت مالیات، شهروندان نیز خود به عنوان بخشی از این نظام اقتصادی دچار ضرر و زیان خواهند شد.پرداخت مالیات توسط شهروندان به تقویت ایفای نقش های نظارتی و کنترلی مورد انتظار از دولت در اقتصاد یاری می رساند،از طرف دیگر شهروندان با پرداخت مالیات در تامین هزینه های مالی خدمات رفاهی وشهری مشارکت می کنند.
همچنین امتناع از پرداخت مالیات باعث ضعف ساختارهای حمایتی خواهد شد. بخشی از مالیات دریافتی صرف حمایت از کسبوکارهای مختلف و تأسیس فرصتهای جدید اقتصادی خواهد شد. پس با پرداخت مالیات به نوعی به رونق اقتصادی و حمایت از ایجاد کسبوکار ها کمک میکنید. رونق اقتصادی دیر یا زود اثر مثبت خود را بر کسب و کار شهروندان اعمال میکند. همانطور که ضعف اقتصادی نیز همین خصوصیات را دارد.
نهایتا ً اینکه پرداخت مالیات یک مسئولیت اخلاقی و اجتماعی است.
این کاملاً منطقی است که شهروندان در برابر خدمات مختلفی که از دولت دریافت میکنید، هزینههایی را نیز متقبل شوید. امنیت شهروندان درگرو یک سیستم دفاعی، امنیتی و نظام قضایی است که منابع مالی آن را دولت باید پرداخت کند، پس قاعدتاً باید در برابر این امنیت که خدمت دولت است، هزینهای تحت عنوان مالیات بپردازند.